سالک ایرانی اسلامی

اللهم العجل الولیک الفرج

سالک ایرانی اسلامی

اللهم العجل الولیک الفرج

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سالک ایرانی اسلامی» ثبت شده است

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۷ ب.ظ

گودال

روضه ی گودال هم تنها همین یک جمله است

اسب حیوان نجیبی نیست بعد از کربلا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۱۷
salek irani
پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴ ب.ظ

تفکر


🍒 تفکر 🍒



ﺩﻭﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﮐﺴﺮ ﺷﭑﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ

ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﮕﯿﺮﺩ، ﮔﺮﭼﻪ ﺍﻭﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ


ﺷﺼﺖ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ، ﻫﺮﺩﻭ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﮐﻮﭼﮏ ،ﻻﯾﻖ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟


ﺁﻫﻦ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﻫﺮﺩﻭ ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﮐﻮﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺮﻭﻥ

این ﯾﮑﯽ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ، ﺁﻥ ﺩﮔﺮ، ﻧﻌﻞ ﺧﺮ ﺍﺳﺖ


ﮔﺮ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻧﺎﮐﺴﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﻋﯿﺐ ﻧﯿﺴﺖ

ﺭﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﮐﻒ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖ


🍃ﺳﻌﺪﯼ🍃

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۰۴
salek irani
پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۷ ب.ظ

خدا


🍒 تفکر 🍒



ﺩﻭﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﮐﺴﺮ ﺷﭑﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ

ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﮕﯿﺮﺩ، ﮔﺮﭼﻪ ﺍﻭﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ


ﺷﺼﺖ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ، ﻫﺮﺩﻭ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﮐﻮﭼﮏ ،ﻻﯾﻖ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟


ﺁﻫﻦ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﻫﺮﺩﻭ ، ﺍﺯ ﯾﮏ ﮐﻮﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﺮﻭﻥ

این ﯾﮑﯽ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ، ﺁﻥ ﺩﮔﺮ، ﻧﻌﻞ ﺧﺮ ﺍﺳﺖ


ﮔﺮ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻧﺎﮐﺴﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﻋﯿﺐ ﻧﯿﺴﺖ

ﺭﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﮐﻒ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖ


🍃ﺳﻌﺪﯼ🍃

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۲۷
salek irani
سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۲۴ ب.ظ

زندگی نامه امام علی(ع)


در دومین جمعه از ماه رجب، که از ماههاى حرام است و احترام خاصى در میان همه قبایل و طوائف داشت، ازدحام عجیبى در اطراف کعبه بود و سیل مردم از پیر و جوان با احترام ویژه اى در اطراف خانه خدا در حال طواف بودند که زنى حامله، با چهره اى شکسته، در گرداگرد خانه خدا بى تابانه مى گردید و با انگشتان لرزانش به جامه کعبه آویخته بود و در حالى که قطرات اشکش سیل آسا به صورتش مى ریخت، زیر لب مى گفت:
پروردگارا! من به تو ایمان آورده ام و به آنچه کتاب و پیامبر از سوى تو آمده ایمان دارم. پروردگارا! من به آیین جدم «ابراهیم خلیل» که بینانگذار این خانه کهن است، ایمان دارم. پروردگارا! ترا سوگند مى دهم به حق بنیانگذار این بیت، و به حق این مولودى که در شکم دارم، این زایمان را بر من آسان گردان.
 چشمهاى کنجکاو او را مى دید و گوشهاى شنوا سخنانش را دنبال مى کرد و حس کنجکاوى در مغزها تحریک مى شد، که ناگهان فریادى از تعجب از همگان بلند شد و به دنبال آن سکوتى سنگین بر همگان حکمفرما شد. آب در گلوها خشکید، حیرت و تعجب بر چهره ها نقشى شگفت زده بود و نفسها از سینه ها بیرون نمى آمد.
کسى جرأت نداشت سکوت را بشکند و بگوید: لحظه اى پیش دیوار کعبه شکافته شد و زن حامله اى به درون خانه خدا رهنمون شد!
چه کسى باور مى کرد که سنگ خارا آغوش باز کند و زن حامله اى را در خود جاى دهد؟!
حیرت و تعجب مردم هنگامى افزایش یافت که تلاش پرده داران کعبه، در گشودن قفل در به نتیجه نرسید.
لحظه به لحظه بر ازدحام مردم افزوده مى شد، همگان در انتظار بودند که از فرجام این راز آگاه شوند. از نقطه نظر مردم نگران و حیرت زده، هر لحظه اى چون یک ساعت مى گذشت و همگان ثانیه شمارى مى کردند که نیروى غیبى این مشکل را بگشاید.
پس از گذشت مدتى طولانى، همان سنگ خارا آغوش باز کرد و فاطمه بنت اسد در حالى که مولود کعبه را در آغوش داشت بیرون آمد.
صداى هلهله اوج گرفت و در خانه هاى مکه طنین انداخت. ابوطالب، عمو و برترین حامى محمد(ص) در حالى که برق شعف از دیدگانش مى جهید، بانگ برآورد:
أیّها النّاس: ولد فى الکعبة ولى اللَّه.
هان اى مردم! ولى خدا در خانه خدا دیده به جهان گشود.
 این حادثه پرشکوه و بى نظیر تاریخ، به روز جمعه، سیزدهم ماه رجب، سى امین سال حمله ابرهه به خانه خدا (عام الفیل) اتفاق افتاد.

حضرت علی(ع) فرزند ابوطالب ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود، علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود:
((نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه، وصی و وزیر من خواهد بود. تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید)).

  حضرت علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود, امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود.

در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد.

حضرت علی (ع) در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:

                                         ((هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود)).

دو حدیث از حضرت علی (ع):

العِلمُِ کنزٌ عظیمٌ لا یَفنی: دانش گنجینه ای بزرگ و فناناپذیر است که نابودی ندارد.

أَلْعِلْمُ ثَلاثَةٌ: أَلْفِقْهُ لِلاَْدْیانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ: دانش سه قسم است: فقه براى دین، و پزشکى براى تن، و نحو براى زبان.


 

                                     

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۲۴
salek irani
پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

وقتی غرب ما را ظریف می برد

به گزارش وبلاگ وجیزه:

 

غرب

ایرانی جماعت خونش به جوش می آید وقتی تاریخ ایران باستان را میخواند!

ما اگر هم شناسنامه نداشته باشیم ولی تمدنی کهن داریم، شما که ایرانی هستید خوب می دانید ،اگر نمی دانید کمی تاریخ هم در کنار دیگر "چیزها" که میخوانید، این هم بخوانید که "فرهاد چهارم" از پادشاهان "اشکانیان" بدلیل بی کفایتی در اداره امور، دچار اغتشاشات داخلی می شود و ناگزیر به "اکتاویوس"پادشاه روم پناهنده می شود، و مجدداً با کمک مالی و نظامی روم به سلطنت باز می گردد.

و در پاسخ این اقدام روم، فرهاد ناگزیر به تنها خواسته اکتاویوس تن می دهد و به ناچار "*درفشهای" رومیان را که هنگام جنگ با کراسوس به دست پارتیان افتاده بود و مایه مباهات پارت ها و نشانه رسوایی رومی ها بود را مسترد می نماید.1

ایرانی خونش به جوش می آید وقتی تاریخ را می خواند و همین ۳ ماه پیش "پوتین" رییس جمهور روسیه «سپر» سرباز ایران باستان را به رییس جمهور شناسنامه دارمان هدیه می دهد، تا به ما بفهماند «ایرانی با غیرت بایست!» تو دارای شکوه و جلال و اقتدار هستی و تو " می توانی"و ...

ایرانی خونش به جوش می آید وقتی تاریخ را می خواند که "کورش" با همه اقتدار و سیاستی که داشت وقتی "بابل" را فتح  میکند بر پایه "اعتقاداتش" بر قوم "یهود" هم مباهات می کند و آنان را آزاد میکند؛و یا بر قومی بخاطر اعتقادات و دینش نمی تازد و آنان را بر دینشان باقی میگذارد!

آن وقت بلا تشبیه، وزیر امور خارجه دولت فخیمه ایران اسلامی، به پیامبرش؛ توهین می کنند و در همان روز با حامیان توهین کنندگان در خیابان قدم می زند و چند روز بعد در کشور توهین کننده گل و بلبل و لبخند دیپلماتیک می زند!

ایرانی خونش به جوش می آید وقتی تاریخ را می خواند!

---------------------------------------------

پ.ن 1:تیتر را هر طور بخوانی "سر و ته یک کرباس است"!

پ.ن 2:درایران باستان بزرگترین نبردی که غرب در مقابل شرق (ایران باستان)قرار گرفته "حران" بوده و در تاریخ معاصر هم در هشت سال دفاع مقدس تمام "جهان" برعلیه ایران اسلامی قرار گرفت که در هر دو نبردایران پیروز این میادین بوده است.

پ.ن 3:حیف است که رهبر مدام بر این دولت در جلسات خصوصی بارها می گوید:«نگاهتان به دست بیگانه نباشد»

پ.ن 4: خدایا بعضی ها را در مواجه با غرب "خر بوریدان" نکن! نرمش قهرمانانه پیش کش!

کاملاً بی ربط:

"شارلی ابدو" همان "الاغ" یهودیان افراطی است؛ و کار، کارِ خودشان است! و این عمل را مقدس می پندارند!

53185_319

برگرفته شده از vajizeh.blog.ir
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۰۰
salek irani